Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4369 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
cretaceous
U
دوره زمین شناسی کرتاسه
precambrian
U
قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
eocene
U
دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
miocenic
U
وابسته به دوره سوم
miocene
U
وابسته به دوره سوم
preglacial
U
وابسته به پیش از دوره یخ
paleocene
U
وابسته به دوره پالیوسین
probationary
U
وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
millenial
U
وابسته به دوره هزار ساله
sexantenary
U
وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
pre chellean
U
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protogenetic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic
U
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
preexilic
U
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic
U
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
geologic
U
وابسته به زمین شناسی
geological
U
وابسته به زمین شناسی
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
date of acquisition
U
تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
premedical
U
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
contemporary
U
هم دوره
bordered
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
rhythms
U
دوره
border
U
دوره
rhythm
U
دوره
perimeters
U
دوره
bordering
U
دوره
periods
U
دوره
era
U
دوره
eras
U
دوره
period
U
دوره
session
U
دوره
sets
U
دوره
termed
U
دوره
careers
U
دوره
phase
U
دوره
set
U
دوره
careering
U
دوره
careered
U
دوره
courses
U
: دوره
career
U
دوره
circuits
U
دوره
circuit
U
دوره
setting up
U
دوره
phased
U
دوره
instar
U
دوره
compass
U
دوره
rimless
U
بی دوره
felly
U
دوره
felloe
U
دوره
phases
U
دوره
epoch
U
دوره
epochs
U
دوره
terming
U
دوره
he has run his race
U
دوره
periodicity
U
دوره
outlining
U
دوره
course
U
: دوره
coursed
U
: دوره
term
U
دوره
reviewal
U
دوره
cycled
U
دوره
rim
U
دوره
rims
U
دوره
peripheries
U
دوره
periphery
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
cycles
U
دوره
stadia
U
دوره
stadium
U
دوره
stadiums
U
دوره
edge
U
دوره
edges
U
دوره
outline
U
دوره
sessions
U
دوره
pools
U
دوره
one's d.
U
دوره
pool
U
دوره
pooled
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
cycle
U
دوره
perimeter
U
دوره
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
cooling off period
U
دوره ملایمت
elimination heat
U
دوره مقدماتی
lifetimes
U
دوره زندگی
termed
U
دوره انتصاب
lifetime
U
دوره زندگی
trimester
U
دوره سه ماهه
trivium
U
دوره نخستین
procurement cycle
U
دوره خرید
probationary period
U
دوره ازمایشی
caird
U
دوره گرد
trochoid
U
دوره گرد
cooling-off periods
U
دوره ملایمت
cooling-off period
U
دوره ملایمت
colportage
U
دوره گردی
convalescence
U
دوره نقاهت
term
U
دوره انتصاب
production period
U
دوره تولید
conducting period
U
دوره رسانایی
innings
U
دوره تصدی
game cycle
U
دوره بازی
cycles
U
دوره گردش
the rim of a wheel
U
دوره چرخ
the iron age
U
دوره بی رحمی
continous cycle
U
دوره بی وقفه
the iron age
U
دوره ستمگری
basic course
U
دوره مقدماتی
maintenance period
U
دوره نگهداری
testing time
U
دوره ازمون
the a of infancy
U
دوره بچگی
estrous cycle
U
دوره فحلی
house party
U
دوره خانگی
house-parties
U
دوره خانگی
house-party
U
دوره خانگی
cycle
U
دوره گردش
tip circle
U
دوره نوک
termtime
U
دوره تحصیلی
probation
U
دوره ازمایشی
biennium
U
دوره دوساله
occupancy cycle
U
دوره سکونت
foreperiod
U
پیش دوره
slumps
U
دوره رخوت
cycled
U
دوره گردش
slumped
U
دوره رخوت
flux linking a turn
U
شاره دوره
meeting
U
یک دوره مسابقه
financial period
U
دوره مالی
slump
U
دوره رخوت
neonatal period
U
دوره نوزادی
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
slumping
U
دوره رخوت
meetings
U
یک دوره مسابقه
number of cycle
U
تعداد دوره ها
pliocene
U
دوره پلیوسن
termtime
U
دوره تصدی
to serve apprenticeship
U
دوره شاگردی
to run over
U
دوره کردن
tempering cycle
U
دوره بازپخت
hucksterer
U
دوره گرد
practice period
U
دوره تمرین
transition period
U
دوره انتقال
quarterly period
U
دوره سه ماهه
quarter
[year]
U
دوره سه ماهه
idle period
U
دوره استراحت
idle time
U
دوره عطالت
on probation
U
در دوره ازمایشی
preparatory interval
U
دوره امادگی
terming
U
دوره انتصاب
transition period
U
دوره گذار
rimmed
U
دوره دار
blocking period
U
دوره وقفه
fellyfelloe
U
دوره درندگی
three-month period
U
دوره سه ماهه
strolling
U
دوره گرد
itinerant
U
دوره گرد
budget period
U
دوره بودجه
curricula
U
دوره تحصیلات
triennium
U
دوره سه ساله
recurrence interval
U
دوره تناوب
sessions
U
دوره تحصیلی
guarantee period
U
دوره ضمانت
session
U
دوره تحصیلی
limitation period
U
دوره محدودیت
refractory period
U
دوره بی پاسخی
refreshing course
U
دوره بازاموزی
age
U
دوره عصر.
ages
U
دوره عصر.
cycle time
U
زمان دوره
oxidizing period
U
دوره احیاء
revolution
U
یک دوره کامل
revolutions
U
یک دوره کامل
oxidizing period
U
دوره اکسیداسیون
heats
U
دوره فحل
adolescence
U
دوره جوانی
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
affixation
1
In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1
آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2
تعریف فونتیک چیست؟
1
life cycle ceremonies
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com